راز جسد صندوقچه آبی را یک زن میدانست
با
دستگیری زن میانسال پس از شش سال، راز جسد صندوقچه آبی كشف شد.در یكی از
روزهای تابستان 85 مردی در بزرگراه آزادگان با دیدن صندوقچه آبیرنگ، وقتی
در آن را گشود، هراسان در تماس با مركز فوریتهای پلیسی 110 از پیدا شدن
جسد در صندوقچه خبر داد.
در پی این تماس، ماموران كلانتری 152 خانیآباد پس از حضور در محل، موضوع را به بازپرس شهریاری در دادسرای جنایی تهران گزارش كردند.
با حضور قاضی جنایی در محل معلوم شد، مقتول مردی 70 ساله است كه دست و دهان او با چسب بسته شده است. با دستور قضایی مبنی بر انتقال جسد به پزشكی قانونی، پرونده برای رازگشایی از جنایت به شعبه 10 پلیس آگاهی تهران ارجاع شد.
با شروع تحقیقات ماموران و بررسی افراد گمشده معلوم شد مقتول پس از جدایی از همسرش بتنهایی زندگی میكرده است و از دو سال پیش زنی میانسال به عنوان پرستار به محل سكونت وی در رفتوآمد بوده است.
با جمعبندی اطلاعات، ماموران در تحقیق از همسایههای مقتول متوجه شدند زن پرستار وسایل منزل را بار كامیون كرده و گفته است صاحبخانه به شیراز نقل مكان كرده است.در ادامه تحقیقات، ماموران متوجه شدند زن میانسال با مردی به نام غلامحسین كه شغلش خیاطی بوده، ارتباط داشته است.
با به دست آمدن این سرنخ، ماموران با حضور در محل كار غلامحسین، متوجه شدند وی این محل را تخلیه و به مكان نامعلومی متواری شده است.
شش سال بعد
شش سال پس از وقوع این جنایت، در حالی كه تحقیقات در این زمینه برای شناسایی زن و مرد متهم به قتل ادامه داشت، ماموران متوجه شدند مرد متهم در جنوب تهران با هویت جعلی ازدواج كرده است.
با گزارش موضوع، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی، دستور قضایی در این ارتباط صادر و كارآگاهان غلامحسین را دستگیر كردند.با شروع تحقیقات، متهم زبان به اعتراف گشود و گفت: زنی 42 ساله به نام « ز» كه به عنوان پرستار در خانه مقتول كار میكرد، شبها در اتاقكی بالای كارگاه خیاطی با او زندگی میكرد.وقتی فهمیدم مرد سالخورده به «ز» پیشنهاد ازدواج داده، تصمیم به قتل او گرفتیم.
متهم اضافه كرد: مرد 70 ساله چند بار به محل كار من آمد و ادعا كرد « ز» سه میلیون تومان به او بدهكار است. سرانجام یك روز او را به كارگاه كشاندیم و « ز» نیز با خوراندن قرصهای خوابآور او را بیهوش كرد.
متهم افزود: پس از بیهوش شدن مقتول، با بستن دهان او، پیرمرد را به قتل رساندیم و جسدش را داخل كیسهای گذاشتیم، سپس روز بعد به خانه او رفتیم و صندوقچه آبیرنگی را كه آنجا بود، به كارگاه آوردیم و جسد را در آن گذاشتیم و به بزرگراه آزادگان بردیم و رها كردیم.
دستگیری زن متهم
متهم در ادامه اعترافات گفت: پس از جنایت یك روز به اتفاق « ز» به خانه مقتول رفتیم و تمام وسایل خانه او را سرقت كردیم، سپس با تخلیه كارگاه خیاطی با یكدیگر قطع ارتباط كردیم.
در پی این اعترافات، دستور دستگیری زن متهم صادر و وی روز گذشته ـ دوشنبه ـ در شرق تهران دستگیر شد.
زن متهم در بازجویی ابتدا منكر جنایت شد و عنوان كرد، قتل توسط غلامحسین انجام شده و او فقط قرصهای خوابآور را تهیه كرده است.
در پی این اظهارات و مواجهه حضوری، سرانجام متهم زبان به اعتراف گشود و گفت در قتل صاحبكار 70 سالهاش، او به غلامحسین كمك كرده و به پیشنهاد او این جنایت رخ داده است.
با اعتراف متهمان، بازپرس شهریاری دستور بازداشت موقت هر دو متهم را صادر كرد. تحقیق در این زمینه ادامه دارد.
با حضور قاضی جنایی در محل معلوم شد، مقتول مردی 70 ساله است كه دست و دهان او با چسب بسته شده است. با دستور قضایی مبنی بر انتقال جسد به پزشكی قانونی، پرونده برای رازگشایی از جنایت به شعبه 10 پلیس آگاهی تهران ارجاع شد.
با شروع تحقیقات ماموران و بررسی افراد گمشده معلوم شد مقتول پس از جدایی از همسرش بتنهایی زندگی میكرده است و از دو سال پیش زنی میانسال به عنوان پرستار به محل سكونت وی در رفتوآمد بوده است.
با جمعبندی اطلاعات، ماموران در تحقیق از همسایههای مقتول متوجه شدند زن پرستار وسایل منزل را بار كامیون كرده و گفته است صاحبخانه به شیراز نقل مكان كرده است.در ادامه تحقیقات، ماموران متوجه شدند زن میانسال با مردی به نام غلامحسین كه شغلش خیاطی بوده، ارتباط داشته است.
با به دست آمدن این سرنخ، ماموران با حضور در محل كار غلامحسین، متوجه شدند وی این محل را تخلیه و به مكان نامعلومی متواری شده است.
شش سال بعد
شش سال پس از وقوع این جنایت، در حالی كه تحقیقات در این زمینه برای شناسایی زن و مرد متهم به قتل ادامه داشت، ماموران متوجه شدند مرد متهم در جنوب تهران با هویت جعلی ازدواج كرده است.
با گزارش موضوع، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی، دستور قضایی در این ارتباط صادر و كارآگاهان غلامحسین را دستگیر كردند.با شروع تحقیقات، متهم زبان به اعتراف گشود و گفت: زنی 42 ساله به نام « ز» كه به عنوان پرستار در خانه مقتول كار میكرد، شبها در اتاقكی بالای كارگاه خیاطی با او زندگی میكرد.وقتی فهمیدم مرد سالخورده به «ز» پیشنهاد ازدواج داده، تصمیم به قتل او گرفتیم.
متهم اضافه كرد: مرد 70 ساله چند بار به محل كار من آمد و ادعا كرد « ز» سه میلیون تومان به او بدهكار است. سرانجام یك روز او را به كارگاه كشاندیم و « ز» نیز با خوراندن قرصهای خوابآور او را بیهوش كرد.
متهم افزود: پس از بیهوش شدن مقتول، با بستن دهان او، پیرمرد را به قتل رساندیم و جسدش را داخل كیسهای گذاشتیم، سپس روز بعد به خانه او رفتیم و صندوقچه آبیرنگی را كه آنجا بود، به كارگاه آوردیم و جسد را در آن گذاشتیم و به بزرگراه آزادگان بردیم و رها كردیم.
دستگیری زن متهم
متهم در ادامه اعترافات گفت: پس از جنایت یك روز به اتفاق « ز» به خانه مقتول رفتیم و تمام وسایل خانه او را سرقت كردیم، سپس با تخلیه كارگاه خیاطی با یكدیگر قطع ارتباط كردیم.
در پی این اعترافات، دستور دستگیری زن متهم صادر و وی روز گذشته ـ دوشنبه ـ در شرق تهران دستگیر شد.
زن متهم در بازجویی ابتدا منكر جنایت شد و عنوان كرد، قتل توسط غلامحسین انجام شده و او فقط قرصهای خوابآور را تهیه كرده است.
در پی این اظهارات و مواجهه حضوری، سرانجام متهم زبان به اعتراف گشود و گفت در قتل صاحبكار 70 سالهاش، او به غلامحسین كمك كرده و به پیشنهاد او این جنایت رخ داده است.
با اعتراف متهمان، بازپرس شهریاری دستور بازداشت موقت هر دو متهم را صادر كرد. تحقیق در این زمینه ادامه دارد.